حس مطهری از لحظه شنیدن خبر رد صلاحیتش

قدس انلاین :علی مطهری در گفتگویی که با شرق انجام داده در خصوص موارد گوناگونی از جمله نحوه ردصلاحیتش و همچنین نقد طیف های اصولگرا مطرح کرده واز ظهور جریان های جدید در عرصه سیاسی کشور خبر داد ه است

او حس خود را از لحظه ای که وی را به دلیل عدم التزام عملی به اسلام ردصلاحیت کردند "حس کافری و یک چیزی شبیه مورد تکفیر واقع شدن "می داند

در زیر گزیده اظهارات وی می آید

*از ویژگی‌های آنها{جریان اصولگرایی} از اصل ولایت فقیه است، به آزادی بیان اعتقاد زیادی ندارند و نسبت به دفاع از حقوق مردم بی‌تفاوت هستند و در مجموع احترام زیادی برای آزادی‌ها در چارچوب قانون اساسی قایل نیستند. در واقع نسبت به پایمال شدن حقوق مردم در قبال حفظ نظام بی‌تفاوت هستند. من این تفکر را برای انقلاب اسلامی، کشور و مردم خطرناک می‌دانم. جمعیت ایثارگران هم از نظر نوع نگاه به ولایت‌فقیه و بی‌توجهی به مساله آزادی بیان و حقوق مردم به جبهه پایداری شباهت دارند اما مقداری معتدل‌تر و عاقل‌تر. پیروان امام و رهبری اما یک درجه بهتر هستند.

*ما وقتی واکنش دوستان اصولگرای خودمان را در مقابل رفتارهای غیرقانونی دولت و همین‌طور در مورد نحوه مواجهه با حوادث بعد از انتخابات دیدیم، احساس کردیم که اینها گاهی اصول، حق، عدالت و انصاف را زیر پا می‌گذارند و به‌دلیل تعصب گروهی برخی حقایق را نادیده می‌گیرند. بنابراین به این نتیجه رسیدیم که اینها اصولگرای واقعی نیستند؛ شاید هم اصولگرایی را تملق و چاپلوسی تلقی می‌کنند.

*از ایشان خواستم که قضیه آقای کردان را با مسالمت حل کند؛ یعنی یا عزلش کند یا کاری کند که خودش استعفا دهد تا موضوع به استیضاح نکشد. حتی گفتم ایشان را به عنوان معاون وزیر معرفی کند تا هم آبروی کردان حفظ شود، هم جلسه استیضاحی تشکیل نشود که مسایل و ناگفته‌ها گفته شود.
ما هر چه گفتیم احمدی نژاد قبول نکرد و زیر بار نرفت. 
آقای احمدی‌نژاد مساله را سیاسی می‌دید و می‌گفت این کار توطئه آقایان هاشمی و توکلی علیه دولت است و معتقد بود که می‌خواهند دولت را زمین بزنند.
*ما قبل از اعلام فهرست جبهه متحد اصولگرایان تصمیم داشتیم فهرست «صدای ملت» را اعلام کنیم؛ هرچند بنا نبود که من متولی اصلی کار شوم.
*من در نشست کمیته 8+7 اصولگرایان برای حضور در فهرست انتخاباتی رای آوردم ولی برخی از آقایان ناراحت شدند و تاب حضور من را نداشتند. سروصدا کردند و زیر بار نرفتند. به همین خاطر موضوع را به هیات داوری کشاندند در حالی که اصلا مجاز به انجام این کار نبودند.
*ولایت فقیه ولایت مکتب و ایدئولوژی است، ولایت اسلام و فقه است و التزام به ولایت فقیه به معنای تعطیل عقل نیست؛ ما این را بارها گفته‌ایم. مرز التزام به ولایت فقیه همان‌طور که رهبر انقلاب فرمودند احکام حکومتی است والا ما در بسیاری از مسایل اجتماعی و سیاسی که رهبری نظری را اعلام می‌کنند، حق داریم نظر مخالف داشته باشیم و آن را اعلام کنیم.
*می‌گویند ما آقای احمدی‌نژاد را قبول داریم یا لااقل 80، 90‌درصد قبول داریم، ولی مشایی را قبول نداریم؛ درحالی که خود آقای احمدی‌نژاد می‌گوید من و مشایی یکی هستیم و تفکر ما یکی است؛ هر چیزی مشایی می‌گوید همه درست است و من همه را قبول دارم. پس نمی‌شود احمدی‌نژاد را قبول داشت اما مشایی را نه! هنوز اینها این تناقض را نتوانسته‌اند حل کنند که پارادوکس و تناقض مهمی است

* وضعیت آزادی بیان و عقیده در کشور قابل قبول نیست. ما همیشه در هیات نظارت بر مطبوعات بحث داریم و من می‌گویم که نباید این‌طور باشد که وقتی مثلا نشریه‌ها راجع به معترضان انتخابات روسیه می‌نویسند ما به خودمان بگیریم، مگر ما به خودمان شک داریم؟! همین فسادهای اقتصادی که رخ می‌دهد نتیجه محدودسازی رسانه‌هاست. اگر رسانه‌ها آزاد باشند، مثل دیده‌بانانی عمل می‌کنند که دایما رفتارها را رصد می‌کنند و تخلف‌ها را نشان می‌دهند،

نظرات شما عزیزان:

نام :

آدرس ایمیل:

وب سایت/بلاگ :

متن پیام:

نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: